روباه های اسلامی!
اصلاح طلب يا روباه ؟؟؟
اصلاح طلبهای حكومت اسلامی همگی مذهبی هستند. به خمينی اعتقاد و علاقه دارند. بقای اسلام و حكومت اسلامی را ميخواهند. بنابراين تااينجا كاملا شبيه محافظه كاران و قشريون هستند!
پس تفاوتشان از نظر اعتقادی با گروه دوم چيست؟!
هيچـی!!! تنها تفاوت اينست كه شما تكليف خودرا با آنها نميدانيد! هرروز يك رنگ متفاوت دارند. شما را بازی ميدهند و جيبهای خودرا پرميكنند. آخرش هم ميبينيد كلاه گشادی سرتان رفته و سگ زرد برادر شغال است!!
فايل زير رابشنويد تا ببينيد اين گروه كثيف كه يك عمر با صاحبان قدرت همراه بوده اند و عين خيالشان هم نبوده، حالا پس از طردشدن از انتخابات هشتم تازه يادشان افتاده كه چيزی بنام بيعدالتی و فساد وجوددارد!! به راستی كه وقاحت و بيشرمی اين جانوران اندازه ای ندارد...
.
.
فريب الله خاتمی رييس اين گروه كه از همه كثافت تر و بی چشم رو تر است همان كسی بود كه وقتی
خلخالی جنايتكار به دَرَك واصلشد اشك ريخت و
از خلخالی تقدير كرد و همينطور پس از كشته شدن اسدالله لاجوردی قاتل جنايتكار باز اشك و زاری كرد و از او بعنوان
قهرمان يادكرد.
چــــرا؟؟ هيچكس از خود نميپرسد چرا !!
چون خاتمی خودش بااين افراد همفكر و همراه بود و از آنها جدا نيست. اين شخص قتلهای زنجيره ای خارج از كشوررا در دوره رياست جمهوری رفسنجانی دزد، طراحی كرد. همين خاتمی شارلاتان!
.
بررسی خباثت خاتمی در كارنامه و سخنانش – رضا فاضلی.
مدارك و اسناد موجود در روزنامه ليبراسيون 26 جولای 1985 اثبات كننده اينكه خاتمی مسئول و طراح قتلهای زنجيره ای بوده است – رضا فاضلی.
دورويی خاتمی درمورد دست دادن با زنها – بهروز صوراسرافيل و رضا فاضلی .
خاتمی بدتر بود يا احمدی تژاد؟ - بهروز صوراسرافيل و رضا فاضلی.
و اما بياييد علاوه بر خاتمی و خلخالی و لاجوردی ساير اصلاح طلبان معروف را مرور كنيم :
رفسنجانی: يك خوك به تمام معنا! و يكی از سی ثروتمندترين افراد دنيا كه ركورد دزديهايش را در ايران هرگز كسی نخواهد شكست... به زودی پرونده كامل دزديهای رو شده او و خانواده اش را در همين سايت خواهم گذاشت... آنقدر مردم را احمق فرض ميكند كه حالا ادعای اصلاح طلبی دارد! درحاليكه از ابتدای انقلاب، خودش از مهره های اصلی بوده ! حالا تازه بعداز سی سال يادش افتاده كه بايد اصلاح كند!!!!
فريب تا چه حد؟ تا كجا؟؟ يعنی مردم انقدر از نظر او گوسفندند؟
.
عبدالكريم سروش: اين مسلمان متعصب كه نام واقعيش
"حسين حاج فرج دباغ" است در ابتدای انقلاب با به راه انداختن انقلاب فرهنگی به همراه مصطفی معین ، صادق زیبا کلام و محمدملکی شخصا صدها استاد متخصص رابه جرم معتقد نبودن به مفاهيم اسلام!! از دانشگاهها اخراج كرد و ريشه دانشگاههای ايران را خشكاند.سپس بعدازاخراج وتصفیه آن اساتید ودانشجویان لیست اخراجی ها به دست وزارت اطلاعات که سعیدحجاریان نقش بسزایی درتاسیس واداره آن درزمان وزارت
ریشهری جنايتكار داشت می افتاد وزمینه برای به زندان انداختن دانشجویان توسط وزرات اطلاعات فراهم می شد. ریيس شورای عالی انقلاب فرهنگی درآن سالها فريب الله خاتمی بود.
اين موجود تهوع آور متعصب اسلامی كه حالا پس از سی سال فهميده كه چه غلطهای زيادی ای كرده و چه گندی بالاآورده تازگيها نقش خود را در انقلاب فرهنگی انكار ميكند!!! چندی پيش در امريكا سخنرانی داشت و وقتی يكی از حضار ماجرای انقلاب فرهنگی را پيش كشيد سروش ( حاج آقا فرج!!) ابتدا طفره رفت و سپس چماقدارانش سوال كننده را بيرون بردند و
به قصد مرگ كتك زدند!! فكرش را بكنيد! وسط امريكا!!! ببينيد اين مسلمانان متعصب چه حيواناتی هستند...
اين ماجرا را از زبان خود اين
فرد كتك خورده در مصاحبه ای كه با آقای مشيری داشته است بشنويد:
.
.
.
.
بتازگی كه بر اثر بيدار شدن جوانها، ايرادات قرآن يكی پس از ديگری نمايان شده ،عبدالكريم سروش اين مرد پست نابكار در لحظات پايانی عمر هم دست از بيضه اسلام بر نميدارد و اين بار ميخواهد با حذف قسمتهايی از قرآن باز اين دين را مهربان و لطيف و ... معرفی كند. به فايلهای زير بدقت گوش كنيد:
مشتی سگان نگر كه بهم در فتاده اند... از بحث و از جدال و ز تكرار فارغيم.
اكبر گنجی : اين مرد كه روزگاری از تندروترين ها بود بدليل پيوستن به اصلاح طلبها و نوشتن كتابی بر عليه مافيای رفسنجانی و نهايتا شركت در كنفرانس برلين در سال 2000 پس از بازگشت به ايران زندانی شد. ولی بعد از آزادی از زندان و خروج از ايران بجای زيرسوال بردن حكومت اسلامی، باز به تبليغات اصلاح طلبانه و دفاع ازحكومت ادامه داد وتشويق به بخشيدن اشتباهات حكومت ميكرد و بجای رو كردن ماهيت كثيف اسلام ، درست برعكس سعی كرد به همه القا كند كه اسلام يك دين دموكرات و مهربان!! است و بايد بماند!! اين يعنی فريب جامعه. اين يعنی تزوير. يعنی ريا. يعنی عوامفريبی... يعنی پايمال كردن سی سال تجربه تلخ ايرانيها از اسلام و جلوگيری از رنسانس مذهبی در ايران...
.
.
.
.
شيرين عبادی: از اولين زنانی كه در دوران شاه به مقام قضاوت رسيد ولی بعدازانقلاب، خمينی اورامثل يك دستمال آلوده دور انداخت و اين زن بی شخصيت بجای مبارزه و گرفتن حق خودش و سايرزنان، كاسه ليس خمينی و اسلام ( يعنی دشمنان خودش) شد. ناگهان بدلايل نامعلوم!! و درحاليكه زنان بسيار شايسته تر از او مثل خانم سيمين بهبهانی شجاع درزمينه مبارزه برای حقوق بشر در ايران وجودداشتند اين سكينه سلطان جايزه صلح نوبل گرفت و اولين حرفی كه زد گفت: من اولين زن مسلمانی هستم كه اين جايزه را ميگيرم!!! اين كُلفـََت السلطان انقدر بيشعور بود كه بجای ايرانی بودنش به مسلمان بودنش افتخار ميكرد. دوحالت دارد. يا سوره نساء را نخوانده كه پس غلط كرده كه ميگويد مسلمان است! چون مسلمانی كه قرآن را نخوانده باشد مسلمان نيست. اگر هم خوانده باشد و تمام تحقيرهاييكه در قرآن به زن شده است را قبول دارد ( كه احتمالا همينطور است) در اينصورت فقط ميتوانم بگويم اين زن حقيرترين ، فريبكارترين، منفعت طلب ترين و بزدل ترين زن دنياست.
.
.
ابراهيم يزدی: كثيفتراز اين حيوان خيلی كم پيدا ميشود. اين جانور كه مثل لای و لجنهای اسلامی ديگر به اصلاح طلبان پيوسته است در ابتدای انقلاب در محاكمه افسران شجاع شاه از جمله تيمسار مهدی رحيمی شركت داشت و فيلمهايش هم هست كه چگونه باّ بی ادبی با ايشان برخورد ميكرد و در نهايت زمانيكه از تيمسار رحيمی خواست كه بگويد مرگ برشاه ، وقتی تيمساررحيمی از گفتن اين عبارت امتناع كرد ابراهيم يزدی به او فحش خواهرومادرداد و تيمسار به اوحمله كرد تا سيلی بصورت كثيفش بزند كه متاسفانه نگذاشتند. ولی ابراهيم يزدی دستور داد تا قبل از اعدام همان دست تيمسار را كه باآن قصد سيلی زدن به وی را داشت قطع كنند تا تيمسار رحيمی زجركش شود.
.
( عليرضا نوری زاده و شهرام همايون )حالا اين مردك عقده ای ابراهيم يزدی شده رييس نهضت آزادی!!! من نميدانم بايد بخندم يا بايد گريه كنم؟؟؟
شما طرفداران نهضت آزادی!! آزادی را ابراهيم يزدی ميخواهدبرايتان بياورد ؟ آخر تا كی ميخواهيم به حماقت ادامه دهيم؟ اين مردك كينه ای بايد در دادگاه بخاطر جناياتش محاكمه شود نه اينكه بيايد و بشود مسئول حزبی كه نام آزادی را يدك ميكشد...
واقعا ما كجای كاريم؟؟؟؟